عصیان سرنوشت

ای سکوت بازیافته از آن گمشده فریاد..  

آن سان که تردید  

ثانیه هار ا تازیانه می زند

هجرتی دوباره باید کرد.. 

از آغوش تو 

تا عریانی ..

تا لحضه همآغوشی ابر و زمین 

و عصیان سرنوشت..

لبریز می شوم .. 

لبریز..  

از ابدیت.. 

از تو..

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:07 ب.ظ http://raya.blogsky.com/

سلام ممنون که به وب من سر زدید
شعرهای خیلی زیبایی بودن خیلی خیلی زیبا
موفق باشید

............ دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:18 ب.ظ

سلام شعراتون خیلی زیباست............خوش به حال کسی که این شعرارو براش میگید...........

مهران شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:38 ب.ظ http://www.mehranyousefi.com

آغازی نو پروازی دوباره را می طلبد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد